کد مطلب:277064 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:223

عقیده به ظهور حضرت مهدی از نظر اقوام و ادیان
انتظار ظهور یك مصلح بزرگ آسمانی، و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امری فطری و طبیعی است كه با ذات و وجود آدمی سر و كار داشته و با آفرینش هر انسانی همراه است و زمان و مكان نمی شناسد و به هیچ قوم و ملّتی اختصاص ندارد.

از این رو، همه افراد طبق فطرت ذاتی خود مایلند روزی فرا رسد كه جهان بشریّت در پرتو ظهور رهبری الهی و آسمانی و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد و انسانها از وضع فلاكت بار موجود نجات یابند و از نابسامانی و نا امنی و تیره روزی خلاص شوند و سرانجام به كمال مطلوب و زندگی شرافتمندانه ای كه انسان است، نایل آیند.

به همین دلیل، در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان از مصلحی كه در آخر الزمان ظهور خواهد نمود و به جنایتها و خیانتهای انسانها خاتمه خواهد داد و شالوده حكومت واحد جهانی را بر اساس عدالت و آزادی واقعی بنیان خواهد نهاد، سخن به میان آمده و تمام پیامبران و سفیران الهی در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدهایی داده اند.

در این زمینه، یكی از نویسندگان معروف چنین می نویسد:

«موضوع ظهور و علایم ظهور، موضوعی است كه در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمیّت خاصّی است. صَرفِ نظر از عقیده و ایمان كه پایه این آرزو را تشكیل می دهد، هر فرد علاقه مند به سرنوشت بشریّت، و طالب تكامل معنوی وقتی كه از همه نا امید می شود، و می بیند كه با وجود این همه ترقّیات فكری و علمی شگفت انگیز، باز متأسّفانه، بشریّت غافل و بی خبر، روز به روز خود را به سوی فساد و تباهی می كشاند و



[ صفحه 38]



از خداوند بزرگ بیشتر دوری می جوید، و از اوامر او بیشتر سرپیچی می كند؛ بنا به فطرت ذاتی خود متوجّه درگاه خداوند بزرگ می شود، و از او برای رفع ظلم و فساد یاری می جوید.

از این رو در همه قرون و اعصار، آرزوی یك مصلح بزرگ جهانی در دلهای خداپرستان وجود داشته است. و این آرزو نه تنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند: زرتشتی و یهودی و مسیحی و مسلمان، سابقه دارد، بلكه آثار آن را در كتاب های قدیم چینیان و در عقاید هندیان، و در بین اهالی اسكاندیناوی و حتّی در میان مصریان قدیم و بومیان و حتّی مكزیك و نظایر آنها نیز می توان یافت». [1] .

آری! عقیده به ظهور یك مصلح بزرگ آسمانی در پایان جهان، یكی از مسایل بسیار مهمّ و حسّاسی است كه نه تنها در آیین مبین اسلام، بلكه در همه ادیان آسمانی، و نه تنها در میان پیروان ادیان و مذاهب بلكه در نزد بسیاری از مكاتب مختلف جهان سابقه دیرین دارد، و تمامی پیروان ادیان بزرگ عالم از مسیحیان، كلیمیان و زرتشتیان گرفته تا پیروان مكتب های الحادی، همه و همه بدان عقیده دارند.

ناگفته نماند كه پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، و دیگر ملل و اقوام گذشته و مكاتب مختلف جهان درباره نام آن بزرگوار باهم اختلاف نظر دارند، مسلمانان او را «مهدی موعود منتظر (علیه السلام)»، و پیروان سایر ادیان ومكتبها و ملّتها و توده های محروم، وی را «مصلح جهانی» یا «مصلح غیبی»، یا «رهاننده بزرگ» یا «نجات بخش آسمانی» و یا «منجی اعظم» می نامند؛ ولی در باره اوصاف كلّی، برنامه های اصلاحی، تشكیل حكومت واحد جهانی بر اساس عدالت و آزادی، و ظهور او در آخرالزمان اتّفاق نظر دارند.

جالب توجّه این كه حتّی در این اواخر نیز، این عقیده در بین گروهی از دانشمندان و فلاسفه بزرگ جهان به عنوان: «لزوم تشكیل حكومت واحدجهانی» درسطح وسیعی مطرح گردیده است:

«در عصر اخیر دوشادوش پیشرفت همه جانبه ای كه در تمام مسایل علمی نصیب بشریّت شده، این ایده و عقیده نیز از مرز ادیان و مذاهب قدم فراتر نهاده و به عنوان یكی



[ صفحه 39]



از مهمترین مسایل حیاتی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است». [2] .

آری خواننده گرامی! امروز بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه مشهور جهان نیز عقیده دارند كه با پیشرفت سریع صنعت و تكنولوژی، زندگی ماشینی، رقابت های نا سالم نظامی، بازیهای خطرناك سیاسی، و احساس یأس و نا امیدی در بین جوامع بشری برای رهایی از اوضاع نا بسامان كنونی، تشكیل حكومت واحد جهانی بر اساس عدالت و آزادی لازم و ضروری است. [3] .

بنابراین، برغم افكار بیمارگونه كوته نظران كج اندیش كه می پندارند مسأله مهدویّت و انتظار ظهور یك رهبر بزرگ آسمانی در پایان جهان، از مختصّات مسلمانان و یا از عقاید خاص شیعیان است و می كوشند تا با تلاش مذبوحانه خود آن را در یك مكتب خاصّ محصور كنند، این مسأله اختصاص به مسلمانان و شیعیان ندارد؛ بلكه یك اعتقاد عمومی مشترك است كه همه اُمّتها و ملّتها و پیروان ادیان ـ و حتّی مكاتب مختلف، فلاسفه، دانشمندان و اندیشمندان واقع بین جهان نیز ـ در این عقیده و مرام باهم شریك اند. [4] .


[1] مقدّمه كتاب «مهدي موعود» ترجمه سيزدهم بحار، ص 177، و مهدي انقلابي بزرگ، ص 57، به نقل از كتاب علائم الظهور.

[2] او خواهد آمد، ص 75.

[3] به بخش يازدهم، تحت عنوان: «نظريّات فلاسفه و دانشمندان درباره آينده جهان» مراجعه فرماييد.

[4] در مورد اين كه همه امّتها و ملتها درباره ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) باهم، هم عقيده اند در بخش نهم، تحت عنوان: «نويدهاي ظهور مهدي موعود (عليه السلام) در كتب مقدّسه» به تفصيل سخن رفته است.